جدول جو
جدول جو

معنی سیم حلال - جستجوی لغت در جدول جو

سیم حلال
(مِ حَ)
سیم خالص. (آنندراج) :
بتن بگونۀ سیمند پشت و بال سفید
در آن نشانده تنک پاره های سیم حلال.
فرخی.
باد بر باغ همی عرضه کند زر عیار
ابر بر کوه همی توده کند سیم حلال.
فرخی.
رجوع به سیم شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سحر حلال
تصویر سحر حلال
کنایه از هنرنمایی در نظم یا نثر، کار عجیب و حیرت انگیز که آلوده به نیرنگ نباشد
فرهنگ فارسی عمید
(هَِ)
نیمه دینار. نیم دینار. کنایه از لب محبوب. (از آنندراج) :
بینی هلال عید به هنگام شام من
دیدم به صبح نیم هلال سخنورش.
خاقانی.
آورد هزار عید پیدا
تا نیم هلال کرده گویا.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نیم هلال
تصویر نیم هلال
نیم نرسیت (بنگرید به هلال) گواژ لب دلستان نصف یک هلال، لب معشوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحر حلال
تصویر سحر حلال
((س رِ حَ))
کنایه از کلام موزون فصیح
فرهنگ فارسی معین